بسپار یا پلیمر (به انگلیسی: polymer) مادهای شامل مولکولهای بزرگی است که از واحدهای کوچک تکرار شونده که تکپار یا مونومر نامیده میشود، ساخته شده است. تعداد واحدهای تکرارشونده در یک مولکول بزرگ درجه بسپارش یا درجه پلیمریزاسیون نامیده میشود. بسپارهایی که فقط از یک نوع واحد تکرار شونده تشکیل شدهاند، جوربسپار (Homopolymer) و آنهایی که از دو واحد تکرارشونده تشکیل شدهاند، همبسپار (copolymer) نامیده میشوند.
گاهی لفظ ترپلیمر (Terpolymer) نیز برای محصولات حاصل از بسپارش سه تکپار (مونومر) به کار میرود. در عین حال، در مورد محصولاتی که با بیش از سه تکپار بسپارش شدهاند، لفظ ناجوربسپار (Heteropolymer) رایج است. بیشتر مواد اساسی همچون پروتئین، چوب، کتین، لاستیک خام (کائوچو) و رزینها که در موجودات زنده یافت میشود پلیمر هستند. بسیاری از مواد مصنوعی همچون پلاستیکها، الیاف مصنوعی (نایلون، ریون و… )، چسبها، شیشه و چینی مواد پلیمری هستند.این گرایش تا سال 1362یکی از گرایشهای مهندسی شیمی بود اما در حال حاضر به عنوان یک رشته مستقل با دو گرایش صنایع پلیمری تکنولوژی و علوم رنگ در دانشگاهها ومراکز اموزش عالی ارایه میشود البته هنوز در تعداد محدودی از دانشگاههای کشور مهندسی پلیمر یکی از گرایش های مهندسی شیمی است. واژهٔ بسپار فارسی است و از دو بخش بس (بسیار) و پار (پاره، قطعه) تشکیل شدهاست.واژه «پلیمر» از دو بخش یونانی «پُلی» به معنای بسیار و «مر» به معنی قسمت، پاره یا قطعه گرفته شده است. بسپارها به دو دسته بسپارهای طبیعی و بسپارهای مصنوعی تقسیم میشوند. البته بسپارها را به روشهای مختلف دیگری نیز دسته بندی نیز میکنند. دسته بندی زیر بر اساس ساختار بسپار انجام شده است. بسپارها از نظر اثر پذیری در برابر حرارت به دو دسته ترموپلاستیکها (گرما نرمها ) و ترموستها (گرماسختها ) تقسیم میشوند . ترموپلاستیک ها، پلیمرهایی هستند که هنگام حرارت دهی ذوب میشوند و هنگام سرد کردن جامد میشوند در حالی که ترموستها، بسپارهایی هستند که هنگام حرارت دهی ذوب نمیشوند بلکه در دماهای بسیار بالا به صورت برگشت ناپذیری تجزیه میشوند . پلیمر دارای خواص ویسکو الاستیک است ومنشا این پدیده گره خوردگی زنجیرهها در هم است. مشخص گردید که آلیاژ نمودن پلیمرها و کوپلیمرهای موجود ، یکی از روشهای بسیار جالب و پر بازده است و معمولاً خیلی اقتصادی تر بوده و سریع تر از سایر روشها به نتیجهٔ مطلوب می رسد . توماس هانکوک ( Thomas Hancock ) اولین فردی بود که به فکر دست یابی به خواص بهتر با استفاده از روش آمیزه کاری ( آلیاژسازی ) افتاد . او با اختلاط لاستیک طبیعی با یک نوع صمغ طبیعی به نام " گوتا پرچا " ( Gutta Percha ) ماده ای بدست آورد که از آن برای ساخت لباسهای ضد آب استفاده شد . اولین آمیزهٔ تجاری ترموپلاستیک ، آلیاژ PVC/ NBR بود که درسال 1942 به بازار جهانی عرضه شد . درآلیاژسازی پلیمرها، مهمترین مسئله ، مسئلهٔ اقتصادی آن است که به طور کلی دلایل اقتصادی زیر برای آن مطرح است : 1) استفادهٔ بهتر و بیشتر از رزینهای مهندسی ، به وسیلهٔ اختلاط آنها به پلیمرهای ارزان قیمت . 2) تهیه مواد با خواص مورد نظر . 3) دست یابی به آلیاژهایی با کارآیی بالا با استفاده از پلیمرهایی که اثرات سینرجیستیک ( Synergistic ) دارند . 4) تنظیم ترکیب درصد اجزاﺀ آلیاژ با مشخصات مورد نیاز مصرف کننده . 5) بازیافت ضایعات پلاستیکهای مصرفی و وارد کردن آنها در آلیاژسازی . نکتهٔ مهمی که وجود دارد این است که انتخاب اجزاﺀ آمیزه باید طوری باشد که مزایای پلیمر اول پوشانندهٔ معایب پلیمر دوم باشد .